- وقع نهادن
- ارج نهادن ارزش بخشیدن اهمیت دادن توجه کردن: (نواب خانم از عالم عجب و غرور و کم خردی نواب مهد علیا را زیاده وقعی ننهاد)
معنی وقع نهادن - جستجوی لغت در جدول جو
- وقع نهادن ((وَ. نَ دَ))
- توجه کردن، ارزش قائل شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بنگرید به وقت دادن تعیین وقت کردن توقیت
پاژ ناماندن پاژ نام نهادن لقب دادن: المنه لله که چو مابی دل و دین بود آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم. (حافظ. 256)
قدروارزشی برای چیزی دانستن: دمنه گفت ملک کار او را چندین وزن ننهد واگر فرماید بروم و او را بیارم